راستی بعضی وقتا که جمعه بازار یا خیابان میرم منم دنبال همین نگاه هستم اما پیدایش نیس که نیس گم گشته ای دارم اما آفتاب پرده ای بر چشمانم می افکند که اگرم عبور کند من نمیبینمش...
هیچ وقت هیچ لحظه ای مثل اون لحظه های اول تکرار شدنی نیست داداش من...
این جور که بوش میاد تو اون یکی محسنی...بابا یه علامتی رمزی...چیزی بذارین بفهمیم اخه با کی طرفیم...اه....شدین عین دوقلو ها یی که هیچ وقت به اسم واقعی خودشون صدا زده نمیشن...
هزاران پاکت خالی شد
و زیر پاهایم پرشد از ته سیگارهای له شده
و هنوز در انتظار نگاهی مانده ام
بعد از باران
رنگین کمان میشود
اما
باران
بی نگاه تو
بند
نمی آید
خیلی قشنگ بود..زیاد...
جمعه بازارو دوس دارم...و اخر این شعرتو..
هرروز جمعه
همانجا سیگاری اتش میزنم....
چه دردها کشیده ای...
پارکینگ پروانه دیگه؟
اوهوم..
خیلی خوبه...
طبقه اخر...
من هنوز سیگاری نشدم
بله
اهوم
خیلی
تا اونجایی که می زارن بری البته آخر نمیشه
زودتر اقدام کن
گاهی اینجوری میشه...
اینجوری نگو درد...:s
تا جایی که بی سیگار میتوانم به انتظار نگاه بنشینم ادامه خواهم داد...
بعد اقدام میکنم..
انتخاب چی محسن؟ :)
در هر حال مچکرم که می خوانیم رفیق :)
ساعت قــرارمان را یادت هست ؟
هــر روز
آنجایــم
دلــم می گیــرد ،
با نبودنت ...
باور کن
که این الزایمر لعنتی
همه چیز را از یادم برده است
انتهای دریا را برکه ها نمی فهمند،
پس ببخش اگر..!
گاهی گم می کنم نشانیت را...
قشنگ بود داداش...
0000____________ آپم___ __777____________
______0000_______________________77777____________
____00000___گذری_______________7777777_____________
___00000______________________777777777___________
__000000____________77777777777777777777777777777_
_0000000___نیم نگاهی___7777777777777777777777777___
_0000000_________________777777777777777777_______
_0000__00_________________77777777777777777_______
_0000__00000000__________777777777_777777777______
_000000000000___________7777777_______7777777_____
__0000000000___________77777_____________77777____
___0000_000000________777___________________777___
____00000_______0____________0000_________________
______000000__00000______000000_______________
________000000000000000000000_____________________
این همه تلاش کردی حداقل آدرس
وبلاکتو می ذاشتی
تقصیر جمعه ها نبود که او نماند..
تقصیر کی بود
فک کنم تقصیر من بود
که درخشید و من
چشمام و بستم
درد هر جور که بگویی میلرزاند دستهایم را...
پس ببخش...و
تو بگو..هرطور دوست داری...
گاهی هم باید گفت دردها را...
سکوت میکنی و به درون رشد میکنند....
و این دردها هی کهنه تر میشوند و عمیق تر....
منم چت رومو دوس ندارم..
اینجا خیلی خوبه...
هوم حس خوب
:))
هوم...
گاهیم ادم حوصله نداره حرف بزنه...ینی ادمارو نمیدونم..من گاهی حوصله ندارم حرف بزنم
اینم جز همون پاره ای از موارده
بیا..
بیا تو هم اولین نفر باش
شبی که پایان نخواهد داشت به گمانم
کم تغییر هم لازم نیست
و روح لجن من من گیر کرده است در این روزهای سخت و شبهای طولانی..
من گاهی حتی نمیخوام بخوابم
فقط میخوام خیره بشم به یه نقطه کوچیک
هوم...
مردی که دستهایش همیشه بوی winston میدهد..
دیگر پیدا کردن مقصر فایده ای ندارد وقتی که جمعه ها هم از نبودنش دلگیرند.. دنبال مقصرش نباش رفیق..
اینطوری دوست داشتنی تر میشی.
اینکه هنوز منتظری.
راستی بعضی وقتا که جمعه بازار یا خیابان میرم منم دنبال همین نگاه هستم اما پیدایش نیس که نیس
گم گشته ای دارم اما آفتاب پرده ای بر چشمانم می افکند که اگرم عبور کند من نمیبینمش...
یا نگاهم تلی از عشق به دستان تو زنجیر کند
من کمی زودتر از خیلی دیر
مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد
بی بلا!
چه قشنگ...
یه جمله از مریم...
جغد شوم...
لعنتی تو چه میفهمی حا و روز کسی را که دیگر هیچ نگاهی دلش را نمیلرزاند...
خوب می فهمم
راستی دلهایمان همانگونه که مینویسم هست..؟؟؟
هست ولی رویه صحبت شما با من نیست
شدم پروانه مخوام هرجا برم وبمو بذارم و به حفات گوش بدم دوست خوبم...
فکر کنم دچار شدی
این جمعه هم
بایگانی شد
جمعه هایی که از تقویم کنده ام
سالنامه شده اند
ایوب بیا بابا دلم تنگه
دچار نشدیم پروانه ام دنبال...
من اون یکی نویسنده هستم ولی فک کنم شدی
یکم بیشتر فکر کن
هیچ وقت هیچ لحظه ای مثل اون لحظه های اول تکرار شدنی نیست داداش من...
این جور که بوش میاد تو اون یکی محسنی...بابا یه علامتی رمزی...چیزی بذارین بفهمیم اخه با کی طرفیم...اه....شدین عین دوقلو ها یی که هیچ وقت به اسم واقعی خودشون صدا زده نمیشن...
ولی ما همیشه با اسم واقعی خودمون صدا زده می شیم
سلام،شعراتون بی نهایت زیباست خوشحالم که این وبو یافتم!!!!!!!!!!!!میشه لینکتون کنم؟؟؟؟
سلام دوست من
ممنون از شما
لطف دارید به ما
مفتخریم
بابا بیخیال نویسنده جان هر 2تون ی ستاره این
من دچار نشدییم باورکن محسن به توان یک
باور می کنم
سلام مرسی به وبم سر زدین،میشه ازتون بخوام واسه پاییز یه شعر بگید؟
sokot sarshar az nagofte hast...